دنیای من و هستیم
دنیای من و هستیم

 
درباره وبلاگ

 

آخرين نوشته ها

 

نويسندگان

 

پيوند ها

 

آرشيو مطالب

 

پيوندهاي روزانه

 

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی

 

ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 216
بازدید کل : 183546
تعداد مطالب : 98
تعداد نظرات : 1251
تعداد آنلاین : 1

دوست دارم اسیسم
کد موس


 
خنده و غم قاطی

با عرض شرمندگی و پوزش بسیار از دوستای خوب و مهربونم.ببخشید که این مدت به قول شماها خیلی طولانی آپ نکردم.

از بچه های وب سایت کامران و هومن عزیز خیلی ممنونم که بهم سر زدن و کامنت گذاشتن.داداش مهران،سیما جون و دوستای خوب دیگم ازتون ممنون و معذرت بابته تاخیر پست جدید...

راستش هم حالم بد بود و هم سرم حسابی شلوغه.

میدونم گفتم که دیگه ناراحتتون نمیکنم.اما دلم خیلی پره.شاید دیگه نتونم هرگز هستیم رو ببینم.شایدهم سالی یه بار و شاید...!نمیدونم.پریروز باهاش حرف زدم.نمیدونم چرا آدمای بیشعور(البته بلانسبت شما عزیزان)این روزا زیاد پیدا میشه.نمیدونم چرا نمیتونن مارو باهم ببینن.چرا مجبورمون میکنن که مخفیانه با هم حرف بزنیم.آخه چرا؟هستیم خیلی ناراحت بود.گذاشتم هرچی دوست داره بگه تا فکر نکنه دیگه با منم نمیتونه درد و دل کنه.حتی وقتی تو حرفاش میخوندم که دیگه شاید یواشکی هم نشه ببینمش هیچی نگفتم.اما وقتی تلفن رو قطع کردم بغض داشت خفه ام میکرد.بازم مثه همیشه پناه بردم به پرستو.نمیدونم اگه پرستو نبود چیکار باید میکردم.صداشو که شنیدم بغضم ترکید اما مثه همیشه با حرفاش آروم شدم.دیروز که تو کلاس زبان همو دیدیم بازم میخواستم به آغوشش پناه ببرم اما روم نبود.فکر اینکه نتونم هستیم رو هرگز ببینم داره دیوونم میکنه. تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی

خوب حالا غم بسه...

آقا خاله عزیزم یه پروژه بهم داده که براشون درست کنم با پاورپوینت.مال حسابداری هم هست.نزدیک به 100 صفحه.همش جدول و کسر و...!اگه ببینیدش گریتون میگیره.14 صفحه شو درست کردم شده 54 اسلاید.کی بشه تموم شه.تا نزدیک صبحم روش کار میکنم.(درسته سخته درست کردنش اما خالم بیشتر از اینا به گردنم حق داره و وظیفمه)

دیروز توی کلاس بودیم که دیدیم  2 شاگرد جدید اضافه شدن.یکیشون یه خانمه بود،مجرد،43 ساله،دبیر جامعه شناسی.کمی که نگاش کردم فهمیدم اون وقت که دبیرستان بودیم دبیر دوستم اینا بود و چقد مسخرش میکردن وقتی میومد.(واسه همین چهرش تقریبا یادم بود)آخه یه آرایشی میکرد و یه خط چشمی میکشید که نگو.اونوقت تازه چشاشم هردو انحراف دارن(البته خدایا ببخشید قصد مسخره کردن ندارم)دیروزم یه آدامس گذاشته بود و همچین میجویید که رو اعصابه تک تکمون راه رفته بود.به استاد گفتیم بیاد.منو مهیار و پروا بهش گفتیم بابا بهش بگو آدامس نخوره،عصبیمون کرد.بگو وقتی داریم حرف میزنیم همزمان با ما نگه،قاطی میکنیم.بعدم من جریان موقع دبیرستان رو آروم براشون گفتم و استاد هم یکی زد تو سرم و آروم گفت دیووونه! تصاوير زيباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازیخلاصه دیروز این بنده خدا سوژه کلاس بود و همش خندیدیم.

 

آموخته ام که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید پس چه چیز باعث شد من بیاندیشم می توانم همه چیز را در یک روز بدست بیاورم ...

 

خدایی این عکس رو ببینین چقدر قشنگه.خوب دقت کنین...

گروه اینترنتی میشی گروپــــ

بازم مثه همیشه،نظر فراموش نشه...

 




جمعه 19 خرداد 1391برچسب:, توسط sogand